شهید یعنی نور، نوری از درخشیدن قلب میلیونها انسان
به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «شیرازه»، به نقل از نوید شاهد فارس، شهید «محمد بانشی» ۱۹ دیماه سال ۱۳۴۷ در روستای بانش شهرستان بیضا دیده به جهان گشود. ۷ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران تحصیلی را تا مقطع دیپلم در رشته اقتصاد گذراند. سال ۱۳۶۴ رهسپار کردستان شد و سرانجام ۱۲ خرداد سال ۱۳۶۶ در منطقه شلمچه با اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر پاکش در روستای بانش شهرستان سپیدان به خاک سپرده شد.
متن وصیت: مادرم خدا را شکر کن که فرزندت را در راه اسلام هدیه کردی
بسمالله الرحمن الرحیم "مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَیٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًاً" (قرآن کریم). در واژه شهید و شهادت نوشتن قلم قاصر است و عاجز نویسنده کوچک و حقیر است تا آنجا که قرآن میفرماید اگر تمام دریاها مرکب و تمام جنگلها قلم شوند حقیرند از نگاشتن حتی سر سوزن از دلاوریهای این شهیدان را بنگارند شهید اگر یک کلمه است؛ اما در معنی یک دنیا معنی دارد.
آری شهیدان را خدا میشناسد و همین بس که بدانیم شهید یعنی نور، نوری از درخشیدن قلب میلیونها انسان وارسته نورانی میشود و در راه یک هدف و آن هم الله حرکت میکند.
یا الله مگر اینان چه کسانی هستند که تو فقط آنان را انتخاب میکنی و رهنمون میکنی بهسوی خودت. یا الله تو خود گواه و ناظری این شهیدان ما در راه تو چهها کردند و چه ایثارها از خود بهجای گذاشتند.
یا رب مگر از کدامین و طایفه هستند که شما درباره آنان با لحنی شیرین و دلنشین سخن شروع میکنی فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ.
یا رب مگر اینان کیانند که اینگونه سبکبال و بیپروا همچون کبوتران رها شده از قفس صیاد در پهنه آسمانها و در دل ابرها و در سینه زمین بیقرار و بیمحابا پر میگشایند تا به معشوق خود که همانا شما هستید برسند. یا الله مگر اینان چه کسانی هستند و چگونه تربیت شدهاند که فقط به غرقه به خون و بدنی بیدست و سر و پا به محضر شما شرفیاب شوند. یا الله مگر اینان در دامن پاک چه مادرانی پرورش یافتهاند که اینگونه با آغوش باز به استقبال شهادت میروند.
مادرم کوه باش و مانند کوه در مقابل سختیها استقامت کن و با استقامت خود در مرگ فرزندت الگوی جامعه قرار بگیر. مادر مهربانم که شبها بیداری کشیدی و یکعمر زحمت کشیدی که مرا بزرگ کردی تا من برای خود جوانی شدم و شما آرزویت عروسی پسرت بوده و دوست داشتنی تا عروسی فرزندت را ببینی.
آری مادرم مگر نمیدانی که شهادت در این زمان عروسی جوانان است پس حجله عروسی فرزندت را بر سر قبرم بزن و برای پسرت شادی کن و خدا را شکر کن که توانستی فرزندت را تقدیم اسلام کنی.
انتهای خبر/